بازی و اندیشه
بسم الله الرحمن الرحیم شیرین تر از جـــــــــــــــــــــــانم ؛ مبین! رفتیم بازی و اندیشه.... استقبال کردی باهوش ترین دنیای من! کتاب ها را ورق میزدی و اسباب بازی ها را برمیداشتی.... فقط صدای تو بود و ذوق و شوق من و بابا... ماما ؛ نی نی...ماما، توپه...ماما دوف دوف(تفنگ)...ماما ایـــــــن...بده...نــــــــــــه!...جی جی...پتکو پتکو.. من فدای تو که نمیدونستی کدوم رو برداری و برای کدوم داد بزنی!!! یک ساعتی بودیم و با کمک فروشنده یه سری وسایل اموزشی خریدیم برات... برج هوش...بار اول پنج تای اول رو درست چیدی جلوی فروشنده نزدیک بود قورتت بده...دفعه های بعد یا اولیا رو درست میچینی یا اخری ها رو بعضی وقتا هم از وسط درست میچینی و ...